تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره برای امسال به ازای ارائه هر ۴۵ دقیقه خدمات در مقطع کارشناسی ارشد ۳۲۱ هزار تومان و در مقطع دکتری ۳۷۸ هزار تومان تعیین شده که البته براساس سوابق حرفهای از زمان دریافت پروانه تخصصی، برای افراد با سابقه کار بالای ۱۵ سال، ۱۵ درصد به مبلغ پایه اضافه میشود؛ اما این تعرفهها در حالی اعلام شده که برخی روانشناسان و مشاوران حق ویزیت خود را بیشتر از رقم تعرفههای تعیین شده دولت، دریافت میکنند که این حق ویزیت به فراخور منطقه و سطح مالی ساکنان آن محله متفاوت است.
بالا یا پایینشهر؛ تعیین کننده است
منشیهای کلینیکهای روانشناسی و مشاوره در مناطق مختلف، از نیاوران گرفته تا سعادت آباد و پیروزی و پاسداران و شهرری هرکدام براساس محله، اعداد و ارقام مختلفی را درباره حق ویزیت اعلام میکنند؛ از ۳۵۰ هزارتومان که همان نرخ اعلام شده دولت است تا ۲ میلیون تومان. به طور مثال یک روانشناس در محله نیاوران با مدرک دکترای روانشناسی عمومی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و کارشناس روانشناسی عمومی به ازای ۴۵ دقیقه ارائه خدمت روانشناسی از مراجعهکنندگان خود ۹۰۰ هزار تومان و همان روانشناس این خدمت را در کلینیکی در محله صادقیه ۷۰۰ هزارتومان اعلام میکند.در عین حال روانشناس دیگری در یکی از کلینیکهای شرق تهران به ازای یک ساعت ارائه خدمت روانشناسی ۵۵۰ هزارتومان و روانشناس دیگری در همان منطقه به ازای ۴۵ دقیقه ارائه خدمت، ۳۵۰ هزارتومان حق ویزیت میگیرد. از سویی دیگر روانشناس دیگری با مدرک کارشناس ارشد رواندرمانی و روانشناس بالینی در خیابان نیاوران به ازای هر ۴۵ دقیقه ارائه خدمت روانشناسی ۲میلیون تومان دریافت میکند.شنیدن ارقام نجومیِ حق ویزیت هنگام تماس با کلینیکهای روانشناسی باعث شده متقاضیان خدمات روانشناسی ترجیح دهند به جای هزینه و مراجعه برای برخورداری از این خدمت، پول خود را در جای دیگری هزینه وتصور کنند اینگونه شاید نتیجه بهتری هم بگیرند؛ تصوری که از یک سو نشات گرفته از هزینه بالای خدمات روانشناسی است و از سوی دیگر به دلیل عدم پوشش بیمه و ناآگاهی از سلامت روان و تاثیر آن بر زندگی فردی آب میخورد.برای تایید همین دیدگاه کافی است کلیدواژه «هزینه روانشناسی در سال جاری» را در اینترنت جستجو و نظر کاربران مختلف را در این باره بخوانید: پریا ۱۸۳۱ نیز اینطور اظهارنظر کرده که «آدم ۱۰ جلسه بره پیش روانشناس هزینهاش میشه سه - چهار میلیون، همون پولو بگیره لباس بخره و خرید کنه احتمالا افسردگیش خوب میشه».آیلاربانو نیز گفته: «بعد میگن مردم چرا پیش روانشناس نمیان، والا اونم تو این گرونی. چند جلسه بری کل حقوق میره فقط واسه مشاور». از سوی دیگر نیز شهلا نوشته: «پول جلسههای روانشناسی رو پسانداز میکنم، واسه خودم خرید میکنم، روان و فکرم آروم میشه، بهتر از اینه که پولم و بدم سخنرانی روانشناس بشنوم». همین اظهارات مهر تاییدی بر آمار اعلام شده از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور است که سال گذشته اعلام کرده بود ۷۰ درصد مردم توان مراجعه به روانشناس را ندارند و این درحالیست که حدود ۲۰ درصد جامعه دارای مشکلات روانشناختی هستند.
خدمات روانشناسی به دنبال چتر بیمه
اگرچه، سال گذشته تعرفه خدمات روانشناسی توسط بیمهها پوشش داده شد و مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران اعلام کرد که سازمان بیمه سلامت خدماتی مانند رواندرمانی فردی، خانواده درمانی، گروه درمانی و خدمت مشاوره (این خدمت در مراجعه اول به دکتری روانشناس بالینی تحت پوشش است) را تحت پوشش قرار داده است و سهم پرداختی سازمان در بخش سرپایی جهت خدمات فوق، معادل ۷۰ درصد تعرفه دولتی است، همچنین علاوه بر پوشش فوق در صورتی که بیمهشدگان مشمول کاهش فرانشیز حمایتی و یا مزایای صندوق بیماریهای خاص، صعب العلاج و نادر باشند به تناسب بیماری، میزان پوشش هزینه خدمات توسط سازمان بیمه سلامت افزایش مییابد.
خرجی که با دخل نمیخواند
یکی دیگر از متخصصان روانشناسی حوزه کودک و نوجوان نیز با بیان اینکه افزایش قیمت اجاره بها و شارژ و حقوق پرسنل با افزایش تعرفههای خدمات روانشناسی همخوانی ندارد، گفت: «همه روانشناسان و مشاوران باید ماهانه آموزشهای خاصی دریافت کنند و برای شرکت در این کلاسها باید چه از نظر زمانی و چه از نظر مالی هزینه پرداخت کنند. از سوی دیگر هزینه اجاره کلینیکها افزایش زیادی داشته و علاوه بر این، محاسبه هزینههای جانبی همچون آب، برق، گاز و پرسنل نیز با افزایش روبهروست. این درحالیست که در سال جاری حق تعرفهها تنها با افزایش ۴۰ درصدی همراه بوده که این نرخ نسبت به افزایش اجاره بها همخوانی ندارد.»
اما «دریا»به عنوان یکی از افرادی که ماهانه دوبار به روانشناس مراجعه میکند و تجربیات متعددی از مراجعه به روانشناس و پیدا کردن یک روانشناس مناسب داشته، میگوید: «طی چند سال گذشته مراجعه به تراپیست زیاد شده و این یعنی دیگر به «افرادی که به روانشناس مراجعه میکنند» انگ زده نمیشود؛ به خصوص که اگر مشکل فرد ریشه در یک بیماری مزمن داشته باشد. از سوی دیگر اما، تعداد تراپیستهای غیرمتخصص افزایش یافته و این موجب عدم اعتماد افراد جامعه نسبت به روانشناسان میشود. گرچه روانشناسانی هم وجود دارند که میتوان برای حل مشکلتان به دانش آنها اعتماد کنید، اما در حال حاضر پیدا کردن تراپیست مناسب شما در جامعه شبیه به آزمون و خطاست؛ تصور کنید یک تراپیست را پیدا و به او مراجعه میکنید و بعد از گذراندن چند جلسه و پرداخت هزینه متوجه میشوید که او نمیتواند برای حل مشکلتان به شما کمکی کند.»او ادامه میدهد: «سال گذشته در حالی که تعرفه روانشناسی به ازای هر ۴۵ دقیقه، ۲۳۰ تا ۲۷۰ هزار تومان بود، برای هر جلسه مشاورهام، ۳۵۰ هزار تومان پرداخت میکردم. روانشناسم به من گفته بود باید به مدت یکسال، هفتهای یکبار برای مشاوره مراجعه کنی تا نتیجه بگیری، اما بعد از گذشت یکسال، گفت من حس میکنم ما داریم درجا میزنیم و به همین دلیل هم من مجبور شدم تراپیستم را عوض کنم. شما تصور کنید یک کارمند با حقوق ماهانه ۱۱ میلیون تومان، ماهانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بابت مشاور پرداخت کرده و در آخر هم به او گفته شده که داریم درجا میزنیم و این درحالی بوده که هزینههای دیگر زندگی به قدر کافی بالاست؛ البته این تنها تجربه من از رفتن به تراپیست نبوده است.در سال جدید هم که تعرفهها اعلام شده هزینه تراپیستم بیشتر از ۳۷۰ هزار تومان است؛ با وجود اینکه همین رقم ۳۷۰ هزار تومان هم زیاد است. اخیرا برای یکی از دوستانم که در ایران زندگی نمیکند اما به صورت آنلاین در ایران مشاوره میشود، هزینه تراپیست پرداخت کردم که هزینه آن برای هر جلسه ۵۷۰هزار تومان بود اما پس از مدتی چندین بار از مرکز تماس گرفتند و گفتند که باتوجه به اینکه دوست شما در ایران زندگی نمیکند باید هزینه جلسات را به دلار پرداخت کنید. این درحالیست که دوست من، یک دانشجو در خارج از کشور با مشکلات فراوانی است. به نظر میرسد که اولویت برخی تراپیستها صرفا کسب درآمد است. جلسه مشاوره و ارتباطی که بین مراجع و مشاور شکل میگیرد به نحوی است که مراجعهکننده باید بتواند به تراپیست خود اتکا کند، نه اینکه فرد بعد از جلسات متعدد متوجه شود که تراپیست او به خاطر تعدد مراجعینش، هر بار باید یک سری از مسائل مهم خود را که در جلسات قبلی بیان کرده، مجدد بازگو کند و بابت زمان از دست رفته و حرفهای تکراری، هزینه پرداخت کند.»
محمد نیز یکی دیگر از افرادی است که دو سالی است هفتهای یکبار به روانشناس خود مراجعه و به ازای ۵۰ دقیقه خدمات روانشناسی ۵۰۰ هزار تومان پرداخت میکند. او ضمن تاکید بر لزوم تحت پوشش بیمه قرار گرفتن همه خدمات سلامت روان، میگوید: « همه خدمات سلامت روان باید تحت پوشش بیمه قرار گیرد که البته منظور بیمههایی مثل تامین اجتماعی نیست، بلکه بیمه تکمیلی است که سازمانهای بیمهگر روی کیفیت خدماتی که ارائه میدهند نیز نظارت درستی داشته باشند و همچنین هزینههای این خدمت کاهش یابد؛ اما موضوع دیگر این است که خدمات سلامت روان برخلاف آنچه که به آن خدمات سلامت روان گفته میشود، شامل شیوههای مختلفی است و عموما سبکهایی از روانشناسی وجود دارد که افراد برای حل شدن مشکلشان باید یک پروسه چند ساله را طی کنند و این درحالیست که وقتی خدمات روانشناسی در زندگی افراد مداومت پیدا کند، تبدیل به یک هزینه بزرگ میشود.»او با این پیشنهاد که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره باید براساس اطلاعات و میزان تحصیلات، روانشناسان را رتبهبندی کند، ادامه میدهد: «روانشناسان به سبب دانش بالایی که دارند، بالطبع هزینه ویزیتشان بیشتر میشود و از آنجایی که خدمات روانشناسی به سلامت روان بستگی دارد، پیشنهاد میشود که درمانگر بازهای را برای درمان فرد مشخص کند و براساس تعداد جلسات موردنیاز، تعرفه را برای فرد کاهش دهد. شاید من فردی هستم که نیاز به مداخله روانی با ۱۰۰ جلسه داشته باشم و به همین دلیل بهتر است رواندرمانگر هزینه هر جلسه را پایینتر محاسبه کند.»
«محمد» یکی از ایرادات کلینیکهای روانشناسی را مشخص نبودن تعداد جلسات مشاوره و زمان پایان آن میداند و اظهارکرد: «همه افراد باید بتوانند از این خدمات استفاده کنند، اما باتوجه به شرایط اقتصادی این خدمات جزو سبد هزینه خانوارها قرار نمیگیرد، اتفاقی که به تبع این موضوع رخ میدهد، این است که نظارتهای دولتی برای ارزان نگهداشتن این خدمت کم میشود.»