باز هم زنده باد موبایل که دوباره داد مظلومی را گرفت؛ که دوباره ظالمی را رسوا کرد؛ ظالمی در شمایل معلم که به جان دانشآموزی افتاده بود به کتک و فحش.
فیلم منتشر شده نشان میدهد معلمی در مدرسهای در کرمانشاه، دانشآموزان را به باد کتک و فحش گرفته و دانشآموزی آن طرفتر، گوشی به دست، فیلم میگرفت تا اندکی بعد، افشا کند کسی را که از معلمی، کتک زدن و فحاشی را دنبال میکند.
با گوشی، حملات فیزیکی معلم علیه دانشآموزان را فیلم میگیرد به ویژه آنجا که کلمات حیوان -حیوان را تکرار میکند تا اینکه در لحظه ای، مجبور میشود گوشی را به زیر میز بیاورد و از این به بعد فقط صدای توهینهای معلم را میشنویم.
ای کاش مسئولان مدرسه و وزارت آموزش و پرورش، این دانشآموز افشاگر را تشویق و تقدیر میکردند تا دیگر معلمان عصبانی و تندخو هم بدانند که در کنار هر برخورد خشن، دانشآموز افشاگری، موبایل به دست ایستاده تا آنها را رسوا کند و حق دانشآموزان را بستاند و درس عبرتی برای سایرین بسازد.این فیلم را چند بار دیدم. برای ما دهه شصتیها، خاطره است. از روزهایی که معلم دست به زن داشت و انگار همچنان دارد.
نمی دانم اگر سالها قبل، میشد کتک زدنهای معلم علوم با آن دست گوشتی سفید و قرمزش را فیلم گرفت و منتشر کرد چه میشد. اگر فیلم کشیدههای معلم زبان، منتشر میشد چطور؟ وقتی به ازای هر یک اشتباه در دیکته زبان، یک سیلی آب دار حواله دانشآموزان کلاس اول راهنمایی مدرسه مفتح میکرد. یا آن معلمی که شاخهای از درخت مقابل کلاس جدا کرد و به جان کف دستان دانشآموزان افتاد.یا آن معلم هنر که با قد رشید و هیکل درشت ( که بیشتر به معلم ورزش میماند تا هنر) وقتی با دستهای پهن و بزرگش، ۳ دانشآموز مردودی ته کلاس را آنچنان باهم نواخت و دوخت تا حساب کار دست دیگران بیاید. اگر معلم هنر و کتک؟ این هم از عجایب دوره ما بود.این است موبایل هوشمند و اینترنت و شبکههای اجتماعی که حتی فیلتر شدهاش هم به داد خلق الله میرسد و داد مظلومی را از ظالمی میگیرد. معلوم نیست اگر این ابزارهای جدید نبود چگونه میشد این خشونت و این رفتار زشت را ثابت کرد و یک متخلف نادرستکار را به بازخواست کشاند و سازمانهای مسئول را به واکنش سریع و قاطع واداشت.موبایل هوشمند و اینترنت و شبکههای اجتماعی، اتاقهای بسته را به مکعبهای شیشهای و شفاف تبدیل کردهاند با دهها میلیون تماشاگر که کمتری خطایی را جار میزنند. خدا را شکر که این گوشی موبایل و این اینترنت و این شبکههای اجتماعی به داد دانشآموزان رسیدهاند تا ابزاری برای دفاع در برابر رفتارهای نادرست بزرگتر کلاس داشته باشند. آنان که زمانه و عصر جدید، آنها را به سرعقل نیاورده حداقل ترس از رسوایی و افشاگری، اندکی مانعشان شود؛ اما نمیدانم چرا بیاختیار به یاد آن دختر ۱۸ سالهای افتادم که در اسلامشهر تهران، به دست پدرش با ضربات چاقو به قتل رسید. چون در آرایشگاه کار میکرد و این باعث عصبانیت و غیرتی شدن پدر شد.ای کاش میتوانست با گوشی موبایل، فیلم بگیرد و او را رسوا کند و مانع از قتل شود. حیف که نشد.